جدول جو
جدول جو

معنی سخت سا - جستجوی لغت در جدول جو

سخت سا
(سَ)
نام داواز کشتی که هندیان گهسا گویند. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سخت رو
تصویر سخت رو
پررو، گستاخ، بی شرم
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، متربّد، ترش روی، بداغر، عبوس، زوش، تندرو، عبّاس، ترش رو، روترش، عابس، اخم رو، دژبرو، تیموک، بداخم، گره پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت دل
تصویر سخت دل
دل سخت، سنگدل، بی رحم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگ سا
تصویر سنگ سا
چیزی که با آن سنگ را می ساییدند، سنگ تراش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به سختی جان بدهد، جان سخت، کنایه از کسی که در سختی ها و بلا ها پایداری و استقامت داشته باشد، کنایه از خسیس و ممسک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت پا
تصویر سخت پا
پایدار، ثابت، با دوام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت سر
تصویر سخت سر
سرسخت، جان سخت، پرطاقت، لجوج
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
ثابت قدم. (رشیدی) :
برسم چاکران چون سخت ساقان
کمر دربست بر درگاه خاقان.
امیرخسرو (از آنندراج).
، پرزور. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
آنکه چیزی سخت (مانند کمان) را تواند کشید، زحمتکش. آنکه مردم را به سختی کشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت سری
تصویر سخت سری
ایستادگی، لجاجت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت دل
تصویر سخت دل
بی مهر و سنگدل، ظالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
آنکه به آسانی دست از جان نکشد آنکه به سهولت نمیرد، بیرحم سنگدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت سر
تصویر سخت سر
پایدار، استوار، خیره سر
فرهنگ لغت هوشیار
سخت ساغ (ساق و ساقه پارسی و پهلوی است) پایدار استوار ثابت برقرار پایدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخت پا
تصویر سخت پا
پایدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
پرطاقت، خسیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت سر
تصویر سخت سر
((~. سَ))
استوار، لجوج، نام قدیم رامسر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت رو
تصویر سخت رو
ترشرو، بداخم، زشت، گستاخ، بی شرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سست نا
تصویر سست نا
نقطه ضعف
فرهنگ واژه فارسی سره
سرسخت، خیره سر، یک دنده، لجوج
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
Hardy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
robuste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نام سابق رامسر، غربی ترین شهر مازندران
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
выносливый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
zäh
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
витривалий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
wytrzymały
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
强壮的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
resistente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
stevig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
मजबूत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
tangguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سخت جان
تصویر سخت جان
강한
دیکشنری فارسی به کره ای